رستم واسفندیار
رستم و اسفندیار

نبرد رستم و اسفندیار یکی از داستانهای حماسی ایرانی است که در کتابهایی مانند شاهنامه فردوسی و گشتاسپنامه دقیقی بدان پرداخته شدهاست. این داستان از طولانیترین بخشهای شاهنامه و به لحاظ ادبی یکی از برجستهترین بخشهای آن است. داستان که روایتگر رزم میان اسفندیار، شاهزاده کیانی و رستم پهلوان زابل است، یکی از بخشهای تراژیک شاهنامه بوده و به توصیف خود فردوسی، بلبلان به سبب مرگ اسفندیار ناله سر میدهند.
این داستان باید روایت قهرمانی یک رویداد تاریخی باشد، با این حال نمیتوان نظر قطعیای دربارهٔ آن داد. هر دو قهرمان داستان ریشه در اسطورههای ایران شرقی دارند؛ اسفندیار قهرمان دین زرتشت بود که در نبرد با دشمنان مزدیسنا کشته شد، با این حال رستم قهرمانی بسیار متاخرتر نسبت به اسفندیار است. اسطوره رستم ممکن است زاییده دوران اشکانیان و دلاوریهای یک سردار ایرانی بوده که رفته رفته به شکل قهرمانی چون رستم درآمده. از آنجایی که در پایان این نبرد و لشکرکشی بهمن به سیستان، دوران حکومت پهلوانان خاندان سام در این منطقه به پایان میرسد، میتوان اینگونه برداشت کرد که نبرد رستم و اسفندیار (و اتفاقات پس از آن) به نوعی با نبردهای پادشاهی سورن و شاهنشاهی ساسانی در سیستان، مرتبط است
